ادوار حوزه علمیه قمقم از نخستین شهرهایی است که در ایران مذهب تشیع را پذیرفت و از ربع آخر قرن اول هجری، فرهنگ شیعی، فرهنگ مردم این دیار شد. مردم آن نخستین کسانی بودند که برای امامان (علیهمالسّلام) خمس فرستادند [۱]
قمی، عباس، سفینة البحار، ج۲، ص۴۴۷.
و ائمه شیعه بارها از اهل قم و این سرزمین مقدس اسلامی به عظمت یاد کردند.یکی از ارکان وجودی و ویژه قم در طول تاریخ آن حوزه علمیه بوده که تاسیس آن به عصر امامان و شاگردان آن حضرات باز میگردد. اولین چالش این حوزه همزمانی با حوزه ری بود که تا مدتی گوی سبقت را از آن ربود، البته سختگیریهای حکومتی و یورش مغول به ایران، توانست حوزه قم را به رکود ببرد اما بعد از حضور آیتالله حایری در قم، گویا در پیکر خسته حوزه قم جانی تازه دمیده شد و تا این حوزه بتواند تا به امروز رو به گسترش علم و فرهنگ قدم برداشته است. فهرست مندرجات۱.۱ - دانمشندان ۲ - عصر تقابل با حوزه ری ۲.۱ - علمای عصر ۲.۲ - مدارس عصر ۳ - عصر رکود ۳.۱ - علمای عصر ۳.۱.۱ - قطبالدین راوندی ۳.۱.۲ - شیخ طوسی ۴ - عصر نشر تفکر اصولی ۴.۱ - ورود ملاصدرا ۴.۱.۱ - شاگردپروری ملاصدرا ۴.۲ - علمای عصر ۴.۳ - یورش افاغنه ۴.۴ - مدارس عصر ۴.۵ - ظهور علم اصول ۴.۵.۱ - حضور میرزای قمی ۴.۵.۲ - حضور میرزا ابوالقاسم قمی ۵ - عصر شکوفایی ۵.۱ - موسس حوزه قم ۵.۲ - علمای مهاجر در قم ۵.۳ - ثمره تحکیم حوزه ۵.۴ - ریاست حوزه بعد از آیتالله حائری ۵.۵ - دانشمندان عصر ۵.۶ - حضور آیتالله بروجردی ۵.۶.۱ - روش تدریس آیتالله بروجردی ۵.۷ - فعالیتهای امام خمینی ۵.۷.۱ - امام خمینی در حضور آیتالله بروجردی ۵.۸ - علمای معاصر امام ۵.۹ - رشد تفکر سیاسی ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - عصر امامت و شاگرداننخستین دوره از حوزه علمیه قم به عصر امامت و شاگردان حوزههای درس ایشان اختصاص دارد که پس از اخذ علم و توانایی در نشر فرهنگ اسلامی، قم را به عنوان پایگاه شیعه انتخاب نموده و در آن به ترویج مکتب علوی پرداختهاند. ۱.۱ - دانمشندانبرخی از این دانشمندان عبارتند از: ۱. آدم بن عبدالله قمی، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) ۲. ابراهیم بن محمد الاشعری، از اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیهماالسّلام) ۳. ابراهیم بن هاشم ابواسحاق قمی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۴. احمد بن اسحاق بن عبدالله بن سعد بن مالک بن الاحوص الاشعری، از اصحاب امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری (علیهمالسّلام) ۵. احمد بن حمزه بن الیسع بن عبدالله القمی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۶. احمد بن محمدبن عیسی الاشعری القمی، از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام عسکری (علیهمالسّلام) ۷. اسماعیل بن سعد الاحوص الاشعری القمی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۸. جعفر بن عبدالله بن الحسین بن جامع القمی، از اصحاب امام علی النقی (علیهالسّلام) ۹. حسن بن ابان، از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی (علیهمالسّلام) ۱۰. حسین بن سعید بن حماد بن مهران الاهوازی، از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی (علیهمالسّلام) ۱۱. حسین بن مالک القمی، از اصحاب امام هادی (علیهالسّلام) ۱۲. حسین بن محمد القمی، از اصحاب امام جواد (علیهالسّلام) ۱۳. حمزه بن یسع القمی، از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسّلام) ۱۴. حمزه بن یحیی الاشعری، از اصحاب امام رضا و امام جواد (علیهماالسّلام) ۱۵. ریان بن الصلت البغدادی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۱۶. زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد الاشعری القمی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۱۷. زکریا بن ادریس، از اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیهماالسّلام) ۱۸. زکریا بن عبدالصمد القمی، از اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیهماالسّلام) ۱۹. سعد بن عمران القمی، از اصحاب امام کاظم (علیهالسّلام) ۲۰. سعد بن سعید، از اصحاب امام جواد (علیهالسّلام) ۲۱. سهل بن یسع بن عبدالله بن سعد الاشعری، از اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیهماالسّلام) ۲۲. عبدالصمد بن محمد، از اصحاب امام عسکری (علیهالسّلام) ۲۳. عبدالعزیز بن المهتدی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۲۴. عبدالله بن جعفر بن الحسین بن مالک بن جامع الحمیری، از اصحاب امام عسکری (علیهالسّلام) ۲۵. عبدالله بن صلت القمی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۲۶. عبدالملک بن عبدالله بن سعد الاشعری القمی، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) ۲۷. عبدالوهاب القمی، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) ۲۸. علی بن ریان بن الصلت الاشعری القمی، از اصحاب امام هادی (علیهالسّلام) و از وکلای ایشان ۲۹. عمران بن سلیمان ابومحمد القمی الکوفی، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) ۳۰. عمران بن عبدالله القمی، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) ۳۱. محمد بن ابییزید رازی، از اصحاب امام جواد (علیهالسّلام) ۳۲. محمد بن اسحاق القمی، از وکلای حضرت ولی عصر (عجلاللهتعالیوفرجهالشریف) ۳۳. محمد بن الحسین بن ابیخالد الاشعری القمی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۳۴. محمد بن حمزه الیسع القمی، از اصحاب امام هادی (علیهالسّلام) ۳۵. محمد بن الریان بن الصلت الاشعری القمی، از اصحاب امام علی النقی و امام حسن عسکری (علیهماالسّلام) ۳۶. محمد بن سالم القمی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۳۷. محمد بن سلیمان القمی، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) ۳۸. محمد بن سهل بن الیسع الاشعری القمی، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) ۳۹. محمد بن عبدالجبار، از اصحاب امام هادی (علیهالسّلام) ۴۰. محمد بن عبدالله بن جعفر بن حسین بن مالک جامع حمیری، با امام عصر (عجلاللهتعالیوفرجهالشریف) مکاتبه داشته است. ۴۱. محمد بن عبدالله بن الاشعری القمی، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) ۴۲. محمد بن علی بن عیسی الاشعری، از اصحاب امام هادی ۴۳. محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد بن مالک الاشعری، از اصحاب امام رضا و امام جواد (علیهماالسّلام) ۴۴. مصقله بن اسحاق القمی، از اصحاب امام علی النقی (علیهالسّلام) ۴۵. نصر بن خادم القمی، از اصحاب امام علی النقی (علیهالسّلام) ۴۶. مرزبان بن عمران، از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام) بدین ترتیب قم در قرن سوم هجری مرکز نشر حدیث امامیه گردید و آن زمانی است که کوفه به عنوان نخستین پایگاه شیعی نفوذ خود را از دست داد و محدثانی بسان «حسین بن سعید اهوازی» و برادرش ابتدا به اهواز و سپس از آنجا به قم آمدند. ۲ - عصر تقابل با حوزه ریاین دوره به دو قرن چهارم و پنجم هجری اختصاص دارد که شاگردان دوره اول یا شاگرد شاگردان آنها میباشند. در قرن چهارم، رونق حوزه علمیه ری، حوزه علمیه قم را تحت الشعاع قرار داد. چرا که با وجود شخصیتهایی چون شیخ صدوق در ری، دانشجویان اسلامی، ری را بر قم ترجیح میدادند. لیکن نباید از خاطر دور داشت که سیره علمی محدثان اسلامی بر این بوده است که در شهری به خصوص ساکن نباشند و با مسافرتهای خویش علاوه بر نشر احادیث معصومین (علیهمالسّلام)، به فراگیری احادیث از اساتید فن همت گمارند. لذا دانشمندان حوزه ی ری و قم نوعی تبادل فرهنگی داشتند و شاید از این روست که مورخین تاریخ قم و ری برخی از دانشمندان این دوره را به شهر خویش منسوب میدارند. ۲.۱ - علمای عصرشیخ آقابزرگ تهرانی در طبقات اعلام الشیعه نام دهها دانشمند قمی را در این دوره ذکر کرده است. که به بعضی از آنها اشاره میکنیم: ۱) «علی بن حسین بن موسی قمی» پدر شیخ صدوق (متوفی ۳۲۹ق) از فقهای شیعه امامیه است که پیشوای علمای قم در عصر خویش شمرده میشد و طی نامهای از حضرت ولی عصر (عجلاللهتعالیوفرجهالشریف) خواسته بود دعا کند خدا پسری به وی کرامت فرماید و شیخ صدوق به دعای آن حضرت متولد گردید. کتاب «الامامه و التبصره من الحیره» از تالیفات به جای مانده اوست. ۲) «ابنولید قمی» از دیگر فقها و محدثان این دوره است که در سال (۳۴۳ق) از دنیا رفته و «الجامع» و «التفسیر» از کتابهای اوست. ۳) «ابوالحسن محمد بن احمد بن داود قمی» معروف به «ابن داود قمی» (متوفی ۳۶۸ق) از دیگر دانشمندان نامی قم در این دوره است که کتاب مزار و کتاب ذخائر از آثار مهم اوست. ۴) «جعفر بن محمد قولویه» (متوفی ۳۶۸ق) ۵) «شیخ صدوق، محمد بن بابویه قمی» (متوفی ۳۸۱ق) از دیگر دانشمندان نامدار این دوره میباشند که دهها کتاب از آنان بر جای مانده است از جمله کتاب «من لا یحضره الفقیه» که یکی از کتب اربعه شیعه است و بارها از سوی دانشمندان شیعه شرح و ترجمه شده است. علاوه بر این شیخ صدوق توانست آثار روایی شیعه از پیشینیان را به ارث برد و با تالیف سیصد کتاب مبانی اسلامی را با مهارتهای قابل تحسین تدوین نماید. بدین ترتیب دوره دوم حوزه علمیه قم را گروه کثیری از محدثان و فقهای شیعه، شکل دادهاند که شاگردان دوره اول و اساتید علمای شیعه قرن پنجم بودهاند. دانشمند متتبع شیخ عبدالکریم ربانی شیرازی ۲۵۲ تن از اساتید و ۲۷ تن از شاگردان شیخ صدوق را در مقدمه «معانی الاخبار» (چاپ مکتبه صدوق) نقل کرده است. ۲.۲ - مدارس عصرمدارس این دوره عبارتند از: ۱. مدرسه سعد صلت ۲. مدرسه اثیر الملک ۳. سیدسعید عزالدین مرتضی ۴. سیدامام زینالدین امیر شرف شاه الحسنی ۵. ستی فاطمه بنت موسی بن جعفر (علیهالسّلام) ۶. ظهیرالدین عبدالعزیز ۷. استاد ابوالحسن کمیج ۸. شمسالدین مرتضی ۹. مرتضی کبیر شرفالدین ۱۰. ابیالمعالی الکشانی [۳]
سلطانزاده، حسین، تاریخ مدارس ایران، ص۱۳۹-۱۴۰.
[۴]
رازی، عبدالجلیل، کتاب النقض، ص۱۴۶.
[۵]
العبیدی الاعظمی، ناجی بن معروف، علماء النظامیات، ص۱۰۱.
۳ - عصر رکوداین دوره از قرن ششم تا قرن نهم هجری را شامل است. حوزه علمیه قم در این دوره از وضع مناسبی برخوردار نبود و مردم آن بارها قتل عام شده و شهر رو به ویرانی نهاد هرچند مدتی نیز پایتخت تیموریان بود. در تاریخ قم به قتل عامها و تخریب شهر بر میخوریم ولی شاید حمله مغول در سال ۶۳۱ از ویرانگرترین نوع آن قتل عامها و تخریبها به شمار رود [۶]
فقیهی، علیاصغر، تاریخ مذهبی قم، ص۲۲۱۲۲۵.
[۷]
سیدبرهانالدین، محمد بن خاوند شاه، روضة الصفا، ج۵، ص۹۸.
که تا عصر تیموریان باقی بوده و زکریای قزوینی و حمدالله مستوفی [۹]
مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ص۵۱-۷۴.
به آن اشاره کردهاند و تنها تاسیس «مدرسه رضویه» به این دوره نسبت داده شده است. [۱۰]
سلطانزاده، حسین، تاریخ مدارس ایران، ص۲۰.
۲.۱ - علمای عصرشیخ آقابزرگ در طبقات اعلام الشیعه متجاوز از سی تن از دانشمندان قرن ششم را نام برده است که رقم آنان در قرن هفتم به سه نفر تقلیل یافته است و در قرن هشتم تنها یک نفر را نام برده و هفت تن از علمای قم را در قرن نهم ذکر کرده است. بدین ترتیب رکود علمی از قرن ششم شروع شد و در قرن هفتم و هشتم با حضور سلسلههای ویرانگر مغول و تیموریان رشد کرد. در قرن نهم علمای قم با اخذ تدابیر زیرکانه به مقابله با رکود فرهنگی برخاستند و در صدد تحکیم پایههای علمی در حوزه پر سابقه قم برآمدند. ۳.۱.۱ - قطبالدین راوندی«قطبالدین ابوالحسن سعید بن عبدالله بن الحسین بن هبهالله بن الحسن الراوندی» (متوفی ۵۷۳ق) از جمله دانشمندان فاضل و متبحری است که در این دوره میزیسته است. وی که در قم به خاک سپرده شده از فقها و محدثان بزرگ شیعه است که زمانی در قم سکونت داشته و از محضر قریب به سی دانشمند از علمای فریقین بهره جسته بود با تربیت شاگردان در حفظ حوزه علمیه قم و استمرار بخشیدن به حیات علمی آن کوشیده است. ۳.۱.۲ - شیخ طوسیشیخ محمد بن حسن طوسی، پدر حکیم الهی خواجه نصیرالدین طوسی از دیگر دانشمندان قم در این دوره است که فرزندش از او به نقل روایت پرداخته است. [۱۵]
حسن قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۳۱.
۴ - عصر نشر تفکر اصولیاین دوره از قرن دهم شروع میشود و تا قرن سیزدهم معاصر با سلسلههای صفویه، افاغنه، افشاریه، زندیه و قاجاریه امتداد مییابد. نخستین بخش از این دوره معاصر با سلسله صفویه است که با مهاجرت علمای شیعه جبل عامل لبنان به ایران و نشر تفکر اصولی شیعه همراه بوده است در این مقطع با تاسیس مدارس شیعی در اصفهان و دیگر شهرهای ایران چون قم، شیراز، قزوین و مشهد دانشهای دینی و تفکر شیعی و از آن جمله علوم عقلی فلسفی و کلام رو به رشد گذاشت. ۴.۱ - ورود ملاصدرابا رشد اخباریگری در حوزه اصفهان نه تنها علمای اصولی، این حوزه را ترک کردند بلکه برخی از دانشمندان علوم عقلی از جمله فیلسوف پر آوازه صدرالدین شیرازی مشهور به «ملاصدرا» نیز از این دیار رانده شدند و حضور ملاصدرا در حوزه علمیه قم هر چند موجبات رکود علوم عقلی را در حوزه اصفهان به همراه داشت، ولی باعث رونق دانشهای عقلی در حوزه علمیه قم گردید و با پرورش شاگردان و تالیفات خویش زمینه پذیرش تفکر اصولی را در این حوزه فراهم ساخت؛ در حالی که حوزه قم تا قبل از این دوره بیشتر مهد پرورش محدثان شیعه بود. ۴.۱.۱ - شاگردپروری ملاصدراملا محسن فیض (متوفی ۱۰۹۱ق)، ملا عبدالرزاق لاهیجی مؤلف کتاب شوارق و شیخ حسین تنکابنی (متوفی ۱۱۰۴ق) از شاگردان مکتب فلسفی صدر المتالهین شیرازی و هر یک در سلوک علمی و مشی فلسفی، از تفکر آزاد برخوردار بودند. این بینش خود از مکتب صدر المتالهین ریشه میگیرد که به تلامیذ خود این اجازه را داد تا با اندیشهای باز به علوم و فلسفه بنگرند و خود را در علوم عقلی یا روش فلسفه استاد محصور ننمایند. بر همین اساس بود که فیض کاشانی در فقه به روش اخباریها به تالیف کتاب پرداخت و کتابهای نفیسی چون «المحجه البیضاء فی احیاء الاحیاء» در علم اخلاق را تالیف کرد و در کتاب «وافی» به تدوین احادیث شیعه همت گمارد و در فلسفه نیز «اصول المعارف» را نگاشت. [۱۶]
رک: آشتیانی، سیدجلالالدین، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، ج۲، ص۱۱۲-۱۵۰.
۲.۱ - علمای عصراز علمای این عصر که از جمله آن ملا صدرا بود، علمای دیگری بودند که در ذیل به آن اشاره میکنیم: ۱) قاضی سعید قمی (متوفی ۱۱۰۳ یا ۱۱۰۴ق) از دیگر دانشمندان و مدرسان فلسفه و عرفان این دوره در حوزه علمیه قم است که از شاگردان فیض و فیاض و ملا رجبعلی تبریزی میباشد. ۲) از دیگر دانشمندان دوره صفویه در حوزه علمیه قم، ملا محمدطاهر قمی است که در فقه و کلام تبحری خاص داشت و به مقام شیخ الاسلامی قم منصوب شده است. ۳) محقق رجالی سیدمصطفی تفرشی از دیگر دانشمندان این دوره است که «نقد الرجال» از آثار اوست. [۱۷]
حسن قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۴۵.
۴.۳ - یورش افاغنهبا یورش افغانان و پدید آمدن آشفتگیها، دانش سیر انحطاط آغاز نمود و رونق حوزههای علمی از میان رفت و سران دولتها تنها به کشورگشایی توجه نموده، اصول تحکیم حکومت و پایداری آن را که در فرهنگ و مردم ریشه داشت، از خاطر بردند، لذا افشاریه و زندیه و قاجاریه یکی پس از دیگری روی کار آمده، در اثر نداشتن بنیه فرهنگی از میان رفتند. شیخ آقابزرگ تهرانی بالغ بر بیست نفر دانشمند شیعی قمی را در قرن دوازدهم نام میبرد که هر یک با تحقیق و تالیف کتب شیعی و قبول مسؤولیتهایی در مجامع شیعیان و حوزه علمیه قم به ایفای نقش پرداختهاند. با این همه اکثریت قریب به اتفاق مدارس این دوره نیز در عصر صفوی بنا شدهاند و تا زمان قاجار جز مدرسه مادر شاه به مدرسهای بر نمیخوریم. ۲.۲ - مدارس عصرمدارس این دوره عبارتند از: ۱. مدرسه فیضیه (وجه تسمیه این مدرسه سکونت و تدریس ملا محسن فیض کاشانی در آن بوده است.) ۲. مدرسه شادقلی ۳. مدرسه ساروتقی ۴. مدرسه دارالشفا ۵. مدرسه مهدیقلیخان ۶. مدرسه جانیخان ۷. مدرسه مؤمنیه [۱۹]
سلطانزاده، حسین، تاریخ مدارس ایران، ص۳۳۷۳۳۹.
۴.۵ - ظهور علم اصولچنانکه گذشت حضور حکمای الهی در این دوره از حوزه علمیه قم باعث ظهور علم اصول در آن گردید. چرا که فلاسفهای چون صدر المتالهین شیرازی زمینه اندیشه آزاد را در حوزه قم ایجاد کرده بودند. ۴.۵.۱ - حضور میرزای قمیلذا میرزای قمی (۱۱۵۱-۱۲۳۱) پس از تحصیل در عتبات عالیات و بهره مندی از اساتید فقه و اصول نجف اشرف و کربلا بسان وحید بهبهانی، دامنه اصول فقه را از عتبات به قم کشاند و آن زمانی بود که پس از بازگشت از عراق،حوزه اصفهان و شیراز را مناسب مقام خویش نیافت و وقتی وارد حوزه علمیه قم شد، تشنگان معارف جعفری را با فقه شیعی و مبانی اجتهادی آن آشنا ساخت [۲۰]
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، کرام البررة، ج۱، ص۵۲۵۵.
[۲۲]
شریف رازی، محمد، گنجینة دانشمندان، ج۱، ص۱۲۰۱۲۲.
و مرجع دینی شیعیان در عصر خود شد و با تالیف و تدریس اصول استنباط و منطق اجتهاد به «محقق قمی» مشهور گردید. کتاب «القوانین المحکمه فی علم الاصول» از مهمترین کتب وی میباشد که تا زمان ما از کتب درسی حوزهها محسوب میگردید.۴.۵.۲ - حضور میرزا ابوالقاسم قمیحضرت آیتالله العظمی میرزا ابوالقاسم قمی با سعی وافری که در ایجاد جنبش اصولی از خود نشان داد، احیاگر علم اصول در حوزه علمیه قم شناخته شد و با پرورش شاگردانی بسان «سیدمحمدباقر حجةالاسلام»، «حاج محمدابراهیم کلباسی»، «آقا محمدعلی هزار جریبی»، «آقا احمد کرمانشاهی»، «سیدمحمدمهدی خوانساری»، «سیدعلی خوانساری»، «میرزا ابوطالب قمی»، «حاج اسماعیل قمی»، «میرزا علیرضا قمی»، «شیخ حسین قمی»، «حاج ملا اسدالله بروجردی»، «حاج ملا محمد کزازی»، تفکر اصولی را از حوزه قم به حوزههای اصفهان، قمشه و کرمانشاه انتقال داد و با نوآوریهای خویش، تحولی شگرف به حوزه قم بخشید و سالها رکود و سکوت را به عصر طلایی جهاد و اجتهاد تبدیل نمود. [۲۳]
حسن قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۲۱۹.
۵ - عصر شکوفاییاین دوره از اواخر قرن سیزدهم شروع میشود و تا عصر حاضر امتداد مییابد. نقطه تحول این دوره از زمانی آغاز میشود که حضرت آیتالله العظمی حائری در این حوزه مسکن گزید و با انفاس قدسیه خویش حوزه علمیه قم را جانی تازه بخشید و به «آیتالله مؤسس» شهرت یافت. پیش از آیتالله حائری، علامه مجاهد آیتالله شیخ محمدتقی بافقی یزدی از نجفاشرف به قم مهاجرت کرد و با هماهنگی بین دانشمندانی چون، «آیتالله حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی» و «آیتالله شیخ مهدی» و «آیتالله محمد ارباب» مقدمات تاسیس حوزه را فراهم آورد. ۵.۱ - موسس حوزه قمآنان پس از بحث و بررسی به این نتیجه رسیدند که فردی خارج از قم به این شهر آمده، رایت علم و فقه را در حوزه برافرازد. شخصی که خود از جهات علمی و تقوایی به مدارج عالی کمال نایل آمده و توانایی رهبری و ریاست حوزه علمی شیعه را داشته باشد. این شخصیت برجسته کسی جز آیتالله شیخ عبدالکریم حائری نبود. دانشمند فرزانهای که از محضر اساتید عتبات عالیات بهره برده و به دریای علوم اهل بیت (علیهمالسّلام) پیوسته بود. آیتالله حائری از سال ۱۳۳۲ق بنابر دعوت برخی، از کربلا به اراک هجرت کرد و در مدت هشت سال در آن شهر ساکن شد و حوزه علمیه اراک را سامان بخشید تا در ۲۲ رجب سال ۱۳۴۰ق (مصادف با نوروز ۱۳۰۱ش) به قصد زیارت حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) به قم آمد و با استقبال علما و مردم قم رو به رو شد و پس از تقاضای مکرر حوزه، از اراک به قم انتقال داده و در قم ساکن شد. [۲۴]
شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ص۱۳۱۷.
هجرت آیتالله حائری از اراک به قم و سامان بخشیدن به نظام آموزشی آن، به اندازهای اهمیت دارد که حضرت امام حضور نیافتن ایشان در آن دوره را برابر با از میان رفتن اسم و رسم مسلمانی دانستهاند. نخستین سال تاسیس حوزه علمیه قم مقارن با تبعید برخی از مراجع عظام و نوابغ قرن چهاردهم هجری از عتبات به ایران بود. ۵.۲ - علمای مهاجر در قماز جمله دانشمندانی که به همراه برخی از شاگردانشان به ایران تبعید و در حوزه قم ساکن شدند عبارت بودند از: ۱. آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی ۲. آیتالله میرزا حسین نایینی ۳. آیتالله سیدعلی شهرستانی ۴. آیتالله سیدعبدالحسین حجت کربلایی ۵. آیتالله شیخ محمدحسین اصفهانی غروی ۶. آیتالله شیخ مهدی خالصی [۲۵]
شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۲۴.
حضور فرزانگان نجف مایه تحکیم حوزه علمیه قم گردید و یادآور این معنی شد که حوزههای علمیه شیعه، پایگاههای جهاد و اجتهاد در دور افتادهترین نقاط کشور پهناور اسلامی هستند و اگر حوزه نهصد ساله نجف مورد تهدید قرار گیرد، حوزه قم رسالت آن را برعهده میگیرد. ۵.۳ - ثمره تحکیم حوزهاز دیگر رویدادها و نهضتهای اسلامی این دوره حرکتهای پرخاشگرانه حاج آقا نورالله اصفهانی، آیتالله بافقی، آیتالله میرزا صادق تبریزی و آیتالله حائری در مقابل موضعگیریهای ضددینی رضاخان است که آرزوهای مهاجمان فرهنگی را مورد خدشه قرار داد. تلگراف حضرت آیتالله حائری به رضاخان بدین مضمون است: «عرض میشود، بنده با اینکه تا کنون در هیچ کاری دخالت نداشتم اکنون میشنوم اقدام به کارهایی میشود که مخالفت صریح با طریقه جعفریه و قانون اسلامی دارد که دیگر خودداری و تحمل برایم مشکل است. «الاحقر عبدالکریم حائری» [۲۶]
شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۵۱.
»۵.۴ - ریاست حوزه بعد از آیتالله حائریآیتالله العظمی حائری که در سال ۱۲۷۶ق تولد یافته بود در سال ۱۳۵۵ق از دنیا رفت و ریاست علمی و مرجعیت شیعه به آیتالله العظمی سیدمحمد حجت، آیتالله العظمی صدر و آیتالله العظمی خوانساری رسید. ۵.۵ - دانشمندان عصردانشمندان فرزانه، حکما و فلاسفه و فقها و اصولیان دیگری نیز در این دوره در حوزه علمیه قم به فعالیت علمی و پرورش اهل دانش اشتغال داشتند که برخی از آنان عبارتند از: ۱. آیتالله آقا میرزا علیاکبر یزدی ۲. آیتالله میرزا محمدکبیر قمی ۳. آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی ۴. آیتالله شیخ ابوالقاسم صغیر معروف به ملا محمدکریم ۵. آیتالله سیدفخرالدین برقعی ۶. حجتالاسلام سیدمحمدباقر قزوینی ۷. حجتالاسلام سیدحسین کوچه حرمی ۸. حجتالاسلام سیدمحمد برقعی ۹. آیتالله میرزا محمد ارباب ۱۰. حجتالاسلام سیدمحمد کماری تبریزی ۱۱. حجتالاسلام شیخ ابراهیم جبل عاملی ۱۲. حجتالاسلام میرزا محمد همدانی ۱۳. آیتالله شیخ حسن نویسی ۱۴. حجتالاسلام شیخ عبدالکریم خوئینی ۱۵. حجتالاسلام سیدمهدی کشفی ۱۶. حجتالاسلام آقا میرزا محمدعلی ادیب ۱۷.آیتالله شیخ حسن فاضل ۱۸. حجتالاسلام شیخ محمدحسین علامه ۱۹. حجتالاسلام سیدمحمد صدر العلماء ۲۰. حجتالاسلام سیدناصرالدین قمی ۲۱. حجتالاسلام میرزا مهدی آشتیانی ۲۲. حجتالاسلام میرزا حسین تبریزی ۲۳. حجتالاسلام آقا سیدضیاءالدین خوانساری ۲۴. حجتالاسلام شیخ حسن صالحی لاهیجی ۵.۶ - حضور آیتالله بروجردیسال ۱۳۶۳ق برابر با ورود حضرت آیتالله العظمی بروجردی به حوزه علمیه قم بود. هرچند ایشان در زمان آیتالله مؤسس از سوی وی به قم دعوت شده بود لیکن کنارهگیری از مناصب اجتماعی را ترجیح داده، دعوت آیتالله حائری را اجابت نکردند تا در اواخر سال ۱۳۶۳ق دوران ریاست سه مرجع بزرگوار خوانساری، حجت، صدر به قم آمده، در حوزه علمیه قم اقامت اختیار کرده، ریاست حوزه را بر عهده گرفت و به عنوان بزرگ زعیم عالم تشیع، شهرت جهانی یافت و علاوه بر ایران نمایندگانی به کشورهای اسلامی فرستاد. ۵.۶.۱ - روش تدریس آیتالله بروجردیهر یک از علما در علوم مختلف روش خاصی برای تدریس داشتن و از این قاعده حضرت آیتالله بروجردی مستثنی نبود. در ذیل به بعضی از روشهای تدریسی ایشان در علوم مختلف اشاره می کنیم: ۱) تدریس فقه: مکتب خاصی که ایشان در تدریس فقه بنا نهاد این بود که اساس مسایل را استخراج و ادله دیگر را رها میکرد. آنگاه با توجه به اقوال علمای اهل سنت و شیعه و سیر تاریخی آن به مدارک اقوال مراجعه میکرد و با بررسی اسناد احادیث نظر خویش را بیان میفرمود. ۲) تدریس رجال: همچنین ایشان در علم رجال نیز روش خاصی داشت به گونهای که نخست تعداد راویان را مشخص نموده و به شخصیتهای آنان میپرداخت، آنگاه با به دست آوردن حذف واسطه و تعیین مشترکات و معلوم شدن تحریف و تصحیف، به تعیین طبقات راویان میپرداخت و اعتبار سند حدیث را مورد نقد و بررسی قرار میداد. [۲۷]
دوانی، علی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع، آیتالله بروجردی، ص۱۵۷-۱۶۰.
۵.۷ - فعالیتهای امام خمینییکی از مهمترین شخصیتهای علمی و سیاسی این دوره حضرت امام خمینی بودند که سالها از اساتید بزرگی بسان آیتالله حائری، آیتالله میرزا محمدعلی شاهآبادی و آیتالله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و آیتالله آقا سیدعلی کاشانی بهره برده و خود تا سال ۱۳۶۸ق به تدریس دروس کفایه و منظومه و اسفار اشتغال داشت و از آن پس با تدریس خارج فقه و اصول در تربیت شاگردان مکتب علوی میکوشید. [۲۸]
شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۲، ص۴۵.
۵.۷.۱ - امام خمینی در حضور آیتالله بروجردیحضرت امام در طول دوران پانزده ساله مرجعیت آیتالله بروجردی به تدریس خارج فقه و اصول مشغول بود و به مناسبت دروس و یا رخدادهای سیاسی به تالیف و تدوین کتاب و رسالههایی نیز میپرداخت که مشحون از نظریات جدید در باب فقه سیاسی بود. ایشان برای وقوع یک انقلاب اسلامی، انقلاب اعتقادی و شکستن جو جمود و تحجر را لازم میدانست. لذا با تالیف فقه سیاسی در رسالههایی چون «اجتهاد و تقلید» و «رساله تقیه» اصول فلسفه سیاسی اسلام را تبیین فرمود و در هر فرصتی اندیشههای سیاسی شیعه را بیان کرد و در درس خارج فقه که محور و پایه آن کتاب مکاسب «شیخ انصاری» بود در بحث «مکاسب محرمه» مباحث معامله با حاکمان ستمگر، کمک به ظالم، پذیرش حکومت ستمگران و... را مطرح و رد مینمود و در بحث «تقیه» به سبک شیخ اعظم انصاری معنی حقیقی تقیه را بیان میداشت. حضرت امام در این عصر مرزبان حماسه جاوید بود و با تالیف «کشف الاسرار» به مبارزه با کجاندیشانی رفت که در صدد نشر مسلک وهابیت و عقاید کسروی بودند و با ادله کلامی، فقهی، تاریخی و سیاسی ساختار حکومت استبداد رضاخان را مورد نقد و رد قرار داده و طرح حکومت اسلامی را بر مبنای «ولایت فقیه» ارائه داد. ۵.۸ - علمای معاصر امامعلاوه بر مراجع تقلید شیعه، در این دوره رجالِ علم و دانشمندانی در علوم مختلف اسلامی حوزه علمیه قم را مرکز دانش پژوهی و تعلیم و تربیت قرار دادهاند که برخی از آنان عبارتند از: ۱. حضرت آیتالله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی ۲. علامه شهید آیتالله مرتضی مطهری ۳. آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی ۴. حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای ۵. حضرت آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی ۶. حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی ۷. حضرت آیتالله حسن حسنزاده آملی ۸. حضرت آیتالله شیخ جواد تبریزی ۹. حضرت آیتالله جعفر سبحانی ۱۰. حضرت آیتالله محمد فاضل لنکرانی ۱۱. حضرت آیتالله سیدکاظم حائری ۱۲. حضرت آیتالله سیدمحمود هاشمی ۱۳. حضرت آیتالله ناصر مکارم شیرازی ۱۴. حضرت آیتالله شیخ علی پناه اشتهاردی ۱۵. حضرت آیتالله وجدانی ۱۶. حضرت آیتالله محمدعلی اراکی ۱۷. حضرت آیتالله یوسف صانعی ۱۸. حضرت آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی ۱۹. حضرت آیتالله علی مشکینی ۲۰. حضرت آیتالله رضا استادی ۲۱. حضرت آیتالله محمدتقی بهجت ۲۲. حضرت آیتالله حسین وحید خراسانی ۲۳. حضرت آیتالله ابراهیم امینی ۲۴. حضرت آیتالله میرزا هاشم آملی ۲۵. حضرت آیتالله حسین نوری همدانی ۲۶. حضرت آیتالله شیخ مرتضی حائری ۲۷. حضرت آیتالله محمد مؤمن ۲۸. حضرت آیتالله صافی گلپایگانی که این دانشمندان در اواخر این دوره به تدریس خارج فقه و اصول یا فلسفه و تفسیر اشتغال داشتهاند و مدرسان، مجتهدان و مبلغان دوره آتی را تربیت میکنند و برخی از آنان تا آخرین ساعات عمر در آموزش و تربیت طلاب علوم دینی تلاش کرده و خود به دیار باقی شتافتهاند. ۵.۹ - رشد تفکر سیاسیآنچه که در این دوره از حوزه علمیه اهمیت ویژه دارد، رشد تفکر فلسفه سیاسی است که شاید بتوان گفت در هیچ یک از دورههای فرهنگی، این رشد و شکوفایی در حوزههای علمیه روی نداده است. در این دوره مبانی اندیشه سیاسی اسلام مورد بررسی قرار گرفته و اصول اولیه تدوین مییابد تا نظریه «ولایت فقیه» به صورتی جامع و کامل مطرح شده و تا نقد مکاتب فلسفی غرب، جایگاه خویش را در متن جامعه پیدا میکند. در این دوره دیگر بار پس از هزار و چهارصد سال مبانی عقیدتی و فلسفه سیاسی اسلام از کتابها و کتابخانهها و اندیشههای فردی خارج شده و در متن جامعه پیاده شده «مدینه فاضله اسلامی» برپا میگردد. ۶ - پانویس
۷ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه قم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۲۱. |